۱۳۹۰ بهمن ۸, شنبه

قتل مشکوک یک دختر هفده ساله در مرکز بامیان !

طی سال روان این سومین بار است که این گونه قتل مشکوک در بامیان صورت گرفته و نبود طب عدلی در شفاخانه ولایتی مرکز بامیان باعث گردیده تا ابعاد و چگونگی این گونه قتل در هاله از ابهام باقی بماند .

سمونوال غلام سخی نیک پی امر آمنیت قوماندانی امنیته بامیان به تلویزیون راه فردا گفت .

شکیلا دختر هفتده یا هجده ساله که از اقارب محافظ واحدی بهشتی عضو شورای ولایتی بوده به اثر فیر مرمی کلاشنکوف جان داده است . قضیه تحت تعقیب پولیس جنابی بوده و هنوز علت این قتل مشخص نیست

این تفنگ مربوط به محافظ شخصی واحدی بهشتی بوده و تاهنوز مشخص نشده که این فیر چگونه و توسط چه شخصی صورت گرفته اما واحدی بهشتی می گوید که فیر این تفنگ توسط خود مقتول صورت گرفته که هدف آن آموختن سلاح می باشد .

داکتر انور سینا مسول بخش جراحی شفانه ولایتی مرکز بامیان مشاهدات خودرا چنین بیان می دارد .

ما صرف مشاهدات خودرا می توانیم بیان نمایم ، که شخص مقتول توسط چگونه اسلحه کشته شده و وسعت زخم به چه پیمانه می باشد .بیشتر ازاین نمی توانم حکم نمایم .

وی علاوه نموده می گوید در گذشته نیز چنین حادثات در شفاخانه ولایتی مراجعه کرده ما صرف می توانیم مشاهدات خویش را بیان نمایم در صورتیکه طب عدلی موجود باشد ، علت این گونه قتل ها بصورت مشخص واضح خواهد گردید .

به گفته داکتر انور سینا اصابت مرمی در قسمت بالای شکم و زیز ققسه سنیه بوده وارثان این دختر تا هنوز به مرکز بامیان نرسیده و تا حال کدام ادعای از سوی اقارب مقتول صورت نگرفته است .

طی سال روان این حادثه اولین حادثه از نوع خود در بامیان می باشد .

۳ نظر:

حبیب الله هلمندی گفت...

جناب خیر الله حمیدی صاحب سلام برشما
از وبلاگ شما سر زدم خیلی جالب است
موفقیت و کامگاری بیشتر شمارا در جهت انعکاس دادن واقعیت ها از خداوند منان آرزومی کنم.
حبیب الله هلمندی
از دایکندی

ناشناس گفت...

ما نفهمیدیم قضیه واقعا چیست؟ ایمیلی که به ما رسیده از تجاوز و قتل دختر حکایت دارد. تازه شما هم نوشتهاید بار سوم است ، موارد قبلی چه بوده؟

روشنگر گفت...

و السلام علي من اتبع الهدی
حقیقت سوزی و شایعه سازی، منش اهل باطل

پس از چاشت روز جمعه 1390/11/7 در منطقه زرگران ولایت بامیان حادثه ای اتفاق افتاد که در اثر آن دختر 16 ساله ای به نام شکیلا بر اثر بازی با اسلحه جان خود را از دست داد. این حادثه که در حویلی محل سکونت واحدی بهشتی، یکی از اعضای شورای ولایتی بامیان رخ داده بود، سبب آن شد تا برخی از افراد مغرض به جای پوشش حقیقت، بر حقیقت لباس باطل پوشانده و به تهمت و افترا روی بیاورند.

با وجود آنکه پس از تحقیقات ابتدایی در مرکز بامیان و نیز پس از بررسی طب عدلی در کابل و علی رغم اظهار نظر خانواده متوفی مبنی بر کشته شدن شکیلا (متوفی) بر اثر بازی با اسلحه توسط خودش، یک تعداد افراد مغرض و معاند که همواره در پی نفاق و دشمنی در بین مردم مناطق مرکزی بوده اند، به جای پذیرش حقیقت دست به دسیسه و توطئه چینی زده و سناریو سازی می کنند.

اینگونه افراد مغرض، بدون تحقیق و تفحص و قبل از اعلام نتایج آگاهان امور و متخصصین امر تحقیق، و نیز بدور از واقعیت، پیشاپیش در پستوی کینه ورزی با سناریویی که ساخته و پرداخته اذهان مریض شان است به دنبال خلق واقعه و حادثه -نه آنگونه که است بلکه آنطور که آنان میخواهند- بوده، و می خواهند از هر حادثه ای به نفع امیال و خواسته های نفسانی و پلید خویش بهره جسته و با هدف بر هم زدن وحدت و یکدلی مردم بامیان بذر دشمنی را با آبهای آلوده و متعفن نفاق آبیاری کنند، و فضای بی اعتمادی و دشمنی را در میان آنان به وجود آورند.

بدون شک چنین حوادثی خوراک افراد مغرض است تا با اندیشه های مریض شان آن را پرورانده و خواب و خیال‌های باطل خویش را تعبیر کنند. واقعیت را کتمان نموده، و ذهنیت مریض و آشفته خود را واقعیت جلوه دهند، و اذهان عامه را نیز آشفته کرده، فضای بی اعتمادی و دشمنی را بیش از گذشته بگسترانند و بر ریشه درخت اتحاد تیشه زنند.

حادثه مذکور نیز، گزاره بسیار مناسبی برای چنین افراد مغرضی است تا تاولهای چرکین سال‌ها عناد، نفاق و دشمنی شان را بترکانند و آبهای آلوده آنرا بر چهره حقیقت بمالند و جامه حقیقت را چرکین نمایند.

اظهار نظرهایی که در این ارتباط شده، بیش از آنکه در پی کشف حقیقت باشد، در پی سناریو سازی بوده و با رنگ و لعاب سیاسی- که از سوی دشمنان وحدت و یکدلی مردم هدایت می شوند- در پی آلوده نمودن فضای یکرنگی مردم افغانستان و مخصوصا بامیان است.

متاسفانه، برخی از این افراد مغرض پای را از حد اعتدال و انصاف نیز خارج کرده و در سفسطه بافی هایشان در ارتباط با این حادثه، با اظهار تعابیری توهین آمیز نسبت به حضرت آیت الله بهشتی(ره) که تاریخ گواه خدمات ارزشمند آن فقیه وارسته است و این حقایق از چشمان حقیقت بین مردم افغانستان و بامیان هرگز دور نمانده است، با این تعابیر، انصاف، عدالت و جوانمردی را سر بریده، و بیش از گذشته ماهیت پلید و نامیمون خویش را نمایان ساخته اند.

در یک نگاه کلی می توان دریافت که اینگونه افراد مغرض، در پی آنند تا محبوبیت حضرت آیت الله بهشتی(ره) و خانواده ایشان را در نزد مردم کاهش دهند. چرا که آنان از محبوبیت آن فقیه مجاهد و فقید، و فرزندانش در نزد مردم خشمناک و متاثر هستند.

بی گمان، آنان نمی توانند حضور فرزندان حضرت آیت الله بهشتی(ره) که همواره در کنار مردم و دوشادوش آنان مرارت ها و مشقت های دوران جهاد و مقاومت، و نیز سختی های دوره سیاه طالبان را متحمل شده اند و تاکنون نیز مردم را رها نکرده اند، و بر عهد خود وفادار بوده و مورد اعتماد آنان قراردارند؛ تحمل نمایند.

اعتماد مردم بامیان، و انتخاب الحاج فکوری بهشتی توسط آنان طی دو دوره متوالی برای نمایندگی از مردم این ولایت در ولسی جرگه، خود مبین عمق این محبوبیت است. محبوبیتی که مغرضین و معاندین از وجود آن سخت در خشم و غضب بوده و به هر ترفندی در پی خدشه دار کردن آن هستند؛ حتی با تهمت و افترا.

هر چند این اندیشه باطل اصحاب نفاق، باطل ترین اندیشه ای است که آنان در مخیله خویش دارند؛ اما باید هوشیار بود و فریب سفسطه بافی های چنین افراد پلیدی را نخورد.

و السلام علی من اتبع الهدی

و سلام و درود خدا بر آنهائي كه راه هدايت و سعادت را در پيش گيرند